لذت اسلام. قسمت دوم: بعد نگی به من نگفتی!!
بسم الله الرحمن الرحیم
همین که داری فکر می کنی پولت را چطور خرج کنی؛ حواست به من باشد!
من می دانم این آقای پولدار؛ هیچ ریگی به کفشش نیست. می خواهد ثروتش را به تو بدهد ولی…
ولی این ثروت افسانه ای به تو نمی رسد. تو همین پولی که به حسابت ریخته شده خرج کن و بی خیال بقیه اش شو! اصلا زنگ بزن بگو آقا من پشیمان شدم…
وگرنه یک مرض ناشناخته ای چیزی می گیری و زبانم لال …
ناراحت نشوی؛ از این صراحت من!
چون اگر این اتفاق نمی افتاد که من اصلا نمی آمدم سریال بسازم…
البته نگفته بودم؛ این سریال واقعی است…
داشتم می گفتم؛ نمی گذارند این ثروت به تو برسد!!
شاید بپرسی: چه کسی؟ چرا نمی گذارند؟ اصلا چه ربطی به هم دارد؟ مریضی ناشناخته و پول!
فعلا علی الحساب می گویم این آدم هایی که از آنها صحبت می کنم، آدم هایی هستند که خودشان و دینشان را خیلی قبول دارند ولی توی این مواقع حتی از قوانین سخت دینشان هم می گذرند.
یادت نرود؛ اگر زنگ زدی بگویی از این همه پول بدت می آید و گرنه جانت پای خودت…
بعد نگی به من نگفتی!
ادامه دارد…
ادامه مطلب را در لینک زیر مشاهده فرمایید.
http://ghasedakekhoshkhabar.kowsarblog.ir/sometimes-the-rules-have-exceptions-%D9%84
قسمت قبلی در لینک زیر قابل مشاهده است.
http://ghasedakekhoshkhabar.kowsarblog.ir/impossible-assumption-that-is-impossible