02 خرداد 1397
بسم الله الرحمن الرحیم قطره ی عرق از گوشه ی صورتم لیز خورد. دلم به قار و قور افتاده بود. یک کوچه ی دیگر را که رد کنم به کوچه ی خودمان می رسم. لب های خشکیده ام را با زبان خیس می کنم. مامان لای در خانه را باز گذاشته تا پشت در منتظر نمانم. حال ندارم بچرخم… بیشتر »
8 نظر